بیست و
یک تیر ماه روز " بدون نایلون "
نامگذاری شده است. به همین مناسبت یکی از انجمنهای حمایت از حقوق کودکان به فراخوانی
منتشر کرده است و ضمن ترغیب شهروندان به استفاده از کیسه های پارچه ای، از آنها
خواسته تا کیسه هایی را که توسط کودکان کار و در کارگاه تولیدی وابسته به این
انجمن تولید شده اند خریداری کنند. تنظیم کنندگان فراخوان وعده کرده اند که
مخاطبان آنها با چنین انتخابی، نه تنها در کنش زیست محیطی مشارکت خواهند داشت بلکه
در کار خیر کمک به کودکان نیز سهیم خواهند بود.
اگر چه غلبه رویکرد " خیریه " در این فراخوان محرز است، و اگر
چه این دوستان خواهند گفت تاکید بر " لغو کار کودک " از طریق توانمند سازیِ
کنش سازمانی حائز جنبه های آرمانگرایانه است، اما پرسش این است که آیا "تولید
مناسبتی"، دقیقا به معنای رسمیت شناسیِ تامِ " کار کودک " و "
منطق بازار " نیست؟ مثلا به مناسبت روز مادر، پدر، کودک، دختر، سالمند، هوای پاک
و .... نمی توان تولیداتی مختص همان روز و با استفاده از کار کودکان تولید کرد و نهایتا
مشتری را ترغیب نمود تا به جای خرید از فروشگاهها، از فلان انجمن خیریه که حاصل کار
کودکان را عرضه میکند خرید کنند؟
بیست و
یک تیر ماه روز " بدون نایلون "
نامگذاری شده است. به همین مناسبت یکی از انجمنهای حمایت از حقوق کودکان به فراخوانی
منتشر کرده است و ضمن ترغیب شهروندان به استفاده از کیسه های پارچه ای، از آنها
خواسته تا کیسه هایی را که توسط کودکان کار و در کارگاه تولیدی وابسته به این
انجمن تولید شده اند خریداری کنند. تنظیم کنندگان فراخوان وعده کرده اند که
مخاطبان آنها با چنین انتخابی، نه تنها در کنش زیست محیطی مشارکت خواهند داشت بلکه
در کار خیر کمک به کودکان نیز سهیم خواهند بود.
اگر چه غلبه رویکرد " خیریه " در این فراخوان محرز است، و اگر
چه این دوستان خواهند گفت تاکید بر " لغو کار کودک " از طریق توانمند سازیِ
کنش سازمانی حائز جنبه های آرمانگرایانه است، اما پرسش این است که آیا "تولید
مناسبتی"، دقیقا به معنای رسمیت شناسیِ تامِ " کار کودک " و "
منطق بازار " نیست؟ مثلا به مناسبت روز مادر، پدر، کودک، دختر، سالمند، هوای پاک
و .... نمی توان تولیداتی مختص همان روز و با استفاده از کار کودکان تولید کرد و نهایتا
مشتری را ترغیب نمود تا به جای خرید از فروشگاهها، از فلان انجمن خیریه که حاصل کار
کودکان را عرضه میکند خرید کنند؟